مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

ابلیس را مجال ندهید

ابلیس را مجال ندهید

ابلیس را مجال ندهید

‏«به ابلیس فرصت ندهید.‏» —‏ اَفَسُسیان ۴:‏۲۷‏،‏ انجیل شریف.‏

۱.‏ چرا بسیاری از مردم به وجود ابلیس شک دارند؟‏

قرن‌هاست که انسان‌ها تصویری هولناک از ابلیس در ذهن می‌پرورانند.‏ بسیاری از مردم نزد خود او را به شکل دیوی شاخدار و سُمدار تجسّم می‌کنند که بر دوزخ آتشین ریاست می‌کند.‏ حقیقتی که کتاب مقدّس در مورد شیطان ابلیس نقل می‌کند فرسنگ‌ها از خرافات و خیالات مردم به دور است.‏ جای شکی نیست که همین خرافات باعث شده است میلیون‌ها نفر وجود شیطان یا موجودی اهریمنی را فقط در حد شخصیتی اسطوره‌ای یا سمبل بدی در مقابل نیکی ببینند.‏

۲.‏ کتاب مقدّس چه حقایقی را در مورد ابلیس فاش می‌کند؟‏

۲ کتاب مقدّس شواهد عینی و مدارک متعددی دال بر واقعی بودن ابلیس به دست می‌دهد.‏ برای مثال،‏ عیسی مسیح ابلیس را هم در آسمان دیده بود و هم بر زمین با او برخورد و مباحثه‌ای داشت.‏ (‏ ایّوب ۱:‏۶؛‏ متّیٰ ۴:‏۴-‏۱۱‏)‏ کتاب مقدّس نام حقیقی این موجود روحی را فاش نمی‌سازد ولی او را ابلیس می‌خواند.‏ ابلیس به زبان یونانی کتاب مقدّس یعنی «تهمت‌زننده.‏» پس ابلیس کسی است که به خدا افترا زده است.‏ همچنین او را شیطان،‏ یعنی مقاومت‌کننده نیز می‌خواند زیرا مقابل یَهُوَه ایستادگی و مقاومت کرده است.‏ کتاب مقدّس در جایی دیگر شیطان ابلیس را «آن مار قدیمی» می‌نامد چون که شیطان برای فریفتن حوّا از مار استفاده کرد.‏ (‏ مکاشفه ۱۲:‏۹؛‏ ۱تیموتاؤس ۲:‏۱۴‏)‏ «شریر» لقبی دیگر است که شیطان بدان شناخته می‌شود.‏ —‏ متّیٰ ۶:‏۱۳‏.‏ *

۳.‏ چه سؤالی در اینجا مطرح شده است؟‏

۳ بسیار حیاتی است که خادمان یَهُوَه هرگز در راه شیطان،‏ این دشمن دیرینه و اصلی خدای حقیقی،‏ گام برندارند.‏ پس باید به هشدار پولُس رسول گوش دهیم که می‌گوید:‏ «به ابلیس فرصت ندهید.‏» (‏ اَفَسُسیان ۴:‏۲۷‏،‏ ا ش ‏)‏ حال،‏ از چه خصلت‌های شیطانی باید به هر قیمتی که شده دوری کنیم؟‏

مثل تهمت‌زنندهٔ بزرگ به دیگران افترا نزنیم

۴.‏ «شریر» چه تهمتی به خدا زد؟‏

۴ کتاب مقدّس به حق «شریر» را تهمت‌زننده می‌خواند چرا که تهمت زدن یعنی به دروغ و از روی غرض به کسی بهتان و افترا بستن.‏ خدا به آدم دستور داده بود که ‹از درخت معرفت نیک و بد نخورد زیرا روزی که از آن درخت بخورد خواهد مرد.‏› (‏ پیدایش ۲:‏۱۷‏)‏ حوّا نیز از این دستور خدا آگاه بود.‏ ولی ابلیس با استفاده از یک مار به حوّا گفت:‏ «هرآینه نخواهید مرد،‏ بلکه خدا می‌داند در روزی که از آن بخورید،‏ چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود.‏» (‏ پیدایش ۳:‏۴،‏ ۵‏)‏ این گفتهٔ ابلیس دروغ محض و تهمتی بزرگ به یَهُوَه خدا بود.‏

۵.‏ چرا دِیوتْرِفیس می‌باید بابت تهمتی که زده بود جواب پس می‌داد؟‏

۵ در رابطه با این گونه خصلت،‏ خدا به اسرائیلیان فرمان داده بود:‏ «در میان قوم خود برای سخن‌چینی گردش مکن.‏» (‏ لاویان ۱۹:‏۱۶‏)‏ یوحنّای رسول نیز در همین زمینه و با اشاره به کسی که به وی افترا زده بود،‏ چنین نوشت:‏ «به کلیسا چیزی نوشتم لٰکن دِیوتْرِفیس که سرداری بر ایشان را دوست می‌دارد ما را قبول نمی‌کند.‏ لهٰذا اگر آیم کارهایی را که او می‌کند به یاد خواهم آورد زیرا به سخنان ناشایسته بر ما یاوه‌گویی می‌کند.‏» (‏ ۳یوحنّا ۹،‏ ۱۰‏)‏ بلی،‏ دِیوتْرِفیس به یوحنّای رسول تهمت و افترا زده بود و باید جواب گستاخی‌اش را می‌داد.‏ آیا ناشایست و قبیح نخواهد بود اگر فردی مسیحی مانند دِیوتْرِفیس و شیطان،‏ تهمت‌زنندهٔ بزرگ،‏ چنین خصلتی از خود نشان دهد؟‏

۶،‏ ۷.‏ چرا باید از تهمت و افترا زدن به دیگران اجتناب کنیم؟‏

۶ خادمان یَهُوَه از افترا و اتهامات کاذب و دروغ در امان نیستند.‏ برای مثال «رؤسای کَهَنه و کاتبان حاضر شده به شدّت تمام بر [عیسی] شکایت می‌نمودند.‏» (‏ لوقا ۲۳:‏۱۰‏)‏ رئیس کَهَنه و بعضی دیگر به پولُس رسول نیز تهمت‌هایی زدند.‏ (‏ اَعمال ۲۴:‏۱-‏۸‏)‏ و کتاب مقدّس شیطان را «آن مدعی برادران ما» می‌خواند «که شبانه‌روز در حضور خدای ما بر ایشان دعوی می‌کند.‏» (‏ مکاشفه ۱۲:‏۱۰‏)‏ آن برادرانی که وی مرتب به آن‌ها افترا می‌زند همان مسیحیان مسح‌شده‌اند که در این ایّام آخر روی زمین به سر می‌برند.‏

۷ از این رو،‏ فرد مسیحی هرگز نباید به کسی تهمت یا افترا بزند.‏ اما متأسفانه در بعضی موارد اگر از تمامی واقعیات امر آگاه نباشیم ممکن است ناخواسته و به دروغ علیه کسی شهادت دهیم یا چیزی بگوییم.‏ تحت شریعت موسی اگر کسی دانسته علیه کسی دیگر به دروغ شهادت می‌داد به جرم افترا به مرگ محکوم می‌شد.‏ (‏ خروج ۲۰:‏۱۶؛‏ تثنیه ۱۹:‏۱۵-‏۱۹‏)‏ مزید بر آن،‏ «شاهد دروغگو که به کذب متکلّم شود» نزد یَهُوَه بسیار مکروه است.‏ (‏ امثال ۶:‏۱۶-‏۱۹‏)‏ پس باید با تمام نیرو مراقب باشیم تا مبادا دانسته یا ندانسته از تهمت‌زنندهٔ بزرگ تقلید کنیم.‏

هرگز در راه قاتل بزرگ گام برنداریم

۸.‏ از چه لحاظ ابلیس «از اوّل قاتل بود»؟‏

۸ ابلیس،‏ قاتل نیز است.‏ عیسی در مورد او گفت:‏ «او از اوّل قاتل بود.‏» (‏ یوحنّا ۸:‏۴۴‏)‏ شیطان از همان آغاز عصیانگری‌اش با دور کردن آدم و حوّا از خدا مرتکب قتل آن‌ها شده،‏ هنوز به قتل انسان‌ها ادامه می‌دهد.‏ چرا که مرگ را شیطان بر سر اوّلین زوج انسان و اولاد آن‌ها یعنی نسل بشر آورد.‏ (‏ رومیان ۵:‏۱۲‏)‏ نکتهٔ قابل ملاحظه اینجاست که اگر ابلیس فقط خصلتی اهریمنی یا سمبل بدی بود نمی‌توانست با آدم و حوّا چنین کند.‏ تنها یک شخص واقعی می‌توانست مرتکب چنین عملی شود.‏

۹.‏ بنا بر آنچه در اوّل یوحنّا ۳:‏۱۵ آمده است،‏ چگونه ممکن است کسی ندانسته قاتل شود؟‏

۹ یکی از ده فرمان موسی می‌گفت:‏ «قتل مکن.‏» (‏ تثنیه ۵:‏۱۷‏)‏ پِطْرُس رسول نیز به مسیحیان هشدار داد:‏ «زنهار هیچ یکی از شما چون قاتل .‏ .‏ .‏ عذاب نکشد.‏» (‏ ۱پِطْرُس ۴:‏۱۵‏)‏ پس می‌بینیم خادمان یَهُوَه نباید مرتکب قتل شوند.‏ بنابراین،‏ اگر از خواهر یا برادری مسیحی چنان تنفر پیدا کنیم که آرزوی مرگ او را داشته باشیم در مقابل یَهُوَه بی‌گناه نخواهیم بود.‏ کتاب مقدّس می‌گوید:‏ «هر که از برادر خود نفرت داشته باشد،‏ در واقع قاتل است؛‏ و می‌دانید که هر کس قصد قتل کسی را داشته باشد،‏ هرگز به زندگی ابدی دست نخواهد یافت.‏» (‏ ۱یوحنّا ۳:‏۱۵‏،‏ ترجمهٔ تفسیری ‏)‏ در این راستا به اسرائیلیان این طور فرمان داده شده بود:‏ «برادر خود را در دل خود بغض [نفرت] منما.‏» (‏ لاویان ۱۹:‏۱۷‏)‏ پس با توجه به این آیه‌ها و فرامین اگر با هم‌ایمان خویش اختلافی پیدا کردیم آیا نباید به سرعت در صدد حل و فصل آن باشیم تا شیطانِ قاتل نتواند اتحاد و همبستگی مسیحی ما را متلاشی کند؟‏ —‏ لوقا ۱۷:‏۳،‏ ۴‏.‏

با پدر دروغگویان مقاومت کنیم

۱۰،‏ ۱۱.‏ اگر بخواهیم توان مقابله با شیطان،‏ پدر دروغگویان را داشته باشیم چه باید بکنیم؟‏

۱۰ ابلیس دروغگویی بیش نیست.‏ عیسی در بارهٔ این خصلت او گفت:‏ «هرگاه به دروغ سخن می‌گوید،‏ از ذات خود می‌گوید زیرا دروغگو و پدر دروغگویان است.‏» (‏ یوحنّا ۸:‏۴۴‏)‏ شیطان به حوّا دروغ گفت ولی عیسی به این دنیا آمد تا به حقیقت شهادت دهد.‏ (‏ یوحنّا ۱۸:‏۳۷‏)‏ پس نمی‌توانیم دروغ بگوییم و فریب دهیم و در عین حال انتظار داشته باشیم یکی از پیروان مسیح محسوب شویم و قدرت مقاومت با شیطان را هم به دست آوریم.‏ بلکه لازم است ‹با یکدیگر راست بگوییم.‏› (‏ زَکَرِیّا ۸:‏۱۶؛‏ اَفَسُسیان ۴:‏۲۵‏)‏ یَهُوَه خدا فقط شاهدان راستگویش را برکت می‌دهد چون که «یَهُوَه خدای حق» و حقیقت است.‏ شریران هیچ حق سخن گفتن از جانب او را ندارند.‏ —‏ مزمور ۳۱:‏۵؛‏ ۵۰:‏۱۶؛‏ اِشَعْیا ۴۳:‏۱۰‏.‏

۱۱ اگر از اینکه خدا ما را از بند دروغ‌های شیطان نجات داده است قدردانی می‌کنیم باید با تمام وجود در مسیحیت،‏ «طریق حق» بمانیم.‏ (‏ ۲پِطْرُس ۲:‏۲؛‏ یوحنّا ۸:‏۳۲‏)‏ این «طریق حق» همان «راستی انجیل» است که چیزی جز مجموع تعالیم مسیحی نیست.‏ (‏ غَلاطیان ۲:‏۵،‏ ۱۴‏)‏ پس نجات ما کاملاً و تماماً بستگی دارد به سلوک نمودن در آن راه راستی و حقیقت.‏ به عبارت دیگر باید با تمام نیرویمان در راه راستی گام برداریم و با «پدر دروغگویان» مقاومت کنیم.‏ —‏ ۳یوحنّا ۳،‏ ۴،‏ ۸‏.‏

با بزرگ‌ترین مرتد مقابله کنیم

۱۲،‏ ۱۳.‏ با مرتدان چگونه باید برخورد کرد؟‏

۱۲ آن شخص روحی که بعداً خود را به ابلیس تبدیل کرد اوّل در حقیقت بود.‏ اما ‹ در راستی ثابت نماند،‏ از آن جهت که در او راستی نیست.‏› (‏ یوحنّا ۸:‏۴۴‏)‏ این بزرگ‌ترین مرتد با سرسختی تمام به مخالفت خود با «خدای حق» و حقیقت ادامه داده است.‏ افسوس که بعضی از مسیحیان قرن اوّل نیز در «دام ابلیس» افتادند و از قرار معلوم از طریق حقیقت منحرف گشته،‏ صید شیطان شدند.‏ بدین سبب پولُس رسول به همکار و هم‌ایمان خود تیموتاؤس گفت که این گونه افراد را با ملایمت و مهربانی تمام نصیحت کنند تا به خود آیند و از دام شیطان برَهَند.‏ (‏ ۲تیموتاؤس ۲:‏۲۳-‏۲۶‏)‏ جای شکی نیست که بهترین چاره این است که شخص مسیحی از همان ابتدا بکوشد با تمام وجود به حقیقت بچسبد و هیچ گاه قربانی افکار فاسد مرتدان نشود.‏

۱۳ متأسفانه والدین اوّلیهٔ ما دروغ‌های شیطان را رد نکردند و در نتیجه مرتد شدند.‏ پس آیا صلاح است به مرتدان گوش کنیم،‏ نشریات آن‌ها را بخوانیم یا سایت‌های آن‌ها را در اینترنت بخوانیم؟‏ اگر خدا و حقیقت را دوست داریم دست به چنین کاری نمی‌زنیم.‏ به هیچ وجه نباید مرتدان را از دریچهٔ ابزاری که اشاره کردیم به خانه‌مان راه دهیم یا حتی به آن‌ها سلام کنیم چون که با این کار ‹ در کارهای قبیحشان شریک می‌گردیم.‏› (‏ ۲یوحنّا ۹-‏۱۱‏)‏ امید است هرگز فریب مکرهای ابلیس را نخوریم و دنباله‌رو معلّمان کاذب نشویم و «راه حقیقت» را ترک نکنیم.‏ آن‌ها می‌خواهند ‹تعالیم غلط و زیان‌بخش به میان ما آورند و با داستان‌های جعلی خود،‏ ما را استثمار کنند.‏› —‏ ۲پِطْرُس ۲:‏۱-‏۳‏،‏ ا ش.‏

۱۴،‏ ۱۵.‏ پولُس چه هشداری به پیران جماعت و همکار میسیونرش تیموتاؤس داد؟‏

۱۴ پولُس رسول به پیران جماعت شهر اَفَسُس چنین هشدار داد:‏ «پس نگاه دارید خویشتن و تمامی آن گلّه را که روح‌القدس شما را بر آن اُسقف [سرپرستان] مقرّر فرمود تا کلیسای خدا را رعایت کنید که آن را به خون [پسر] خود خریده است.‏ زیرا من می‌دانم که بعد از رحلت من گرگان درنده به میان شما درخواهند آمد که بر گلّه ترحّم نخواهند نمود،‏ و از میان خودِ شما مردمانی خواهند برخاست که سخنان کج خواهند گفت تا شاگردان را در عقب خود بکشند.‏» (‏ اَعمال ۲۰:‏۲۸-‏۳۰‏)‏ طولی نکشید که مرتدان قد علم کرده،‏ «سخنان کج» در جماعت می‌گفتند.‏

۱۵ هنوز سال ۶۵ د.‏م.‏ نرسیده بود که پولُس مجبور شد به تیموتاؤس جوان گوشزد کند تا «کلام خدا را بخوبی انجام دهد.‏» و سپس چنین هشدار داد:‏ «از یاوه‌گویی‌های حرام اعراض نما زیرا که تا به فزونی بی‌دینی ترقی خواهد کرد.‏ و کلام ایشان،‏ چون آکله [خوره یا نوعی جذام] می‌خورد و از آن جمله هیمیناؤس و فِلیطُس می‌باشند که ایشان از حقّ برگشته،‏ می‌گویند که قیامت الآن شده است و بعضی را از ایمان منحرف می‌سازند.‏» بلی،‏ ارتداد شروع شده بود!‏ با وجود آن،‏ پولُس وی را اطمینان داده،‏ گفت:‏ «ولیکن بنیادِ ثابتِ خدا قائم است.‏» —‏ ۲تیموتاؤس ۲:‏۱۵-‏۱۹‏.‏

۱۶.‏ با وجود مکرهای بزرگ‌ترین مرتد چرا موفق شده‌ایم تا به امروز وفاداری خود را به یَهُوَه و کلامش حفظ کنیم؟‏

۱۶ شیطان برای تزلزل و فاسد کردن پرستش حقیقی بارها از رخنهٔ مرتدان استفاده کرده است اما هیچ وقت نتوانست موفق شود.‏ برای مثال،‏ تقریباً در سال ۱۸۶۸ بود که چارلز تِیز راسل شروع به بررسی دقیق بعضی از عقاید پایه‌ای کلیساها کرد و با حیرت تمام متوجه شد که کلیساها سیستم‌وارانه کتاب مقدّس را تحریف کرده‌اند.‏ راسل با چند تن دیگر از حقیقتجویان گروهی را برای مطالعهٔ کتاب مقدّس در شهر پیتسبورگ در ایالت پنسیلوانیا در کشور ایالات متحدهٔ آمریکا تشکیل دادند.‏ امروزه،‏ نزدیک ۱۴۰ سال از تشکیل آن گروه می‌گذرد.‏ قوم یَهُوَه در این مابین رشد چشمگیری در کسب معرفتی دقیق از خدا و کلامش و همچنین در پرورش محبت وی داشته است.‏ شیطان مکار به حیله‌های متعددی متوسل شده است ولی هوشیاری و بیداری غلام امین و دانا به مسیحیان حقیقی کمک کرده است وفاداری خود را به یَهُوَه و کلامش حفظ کنند.‏ —‏ متّیٰ ۲۴:‏۴۵‏.‏

هرگز اجازه ندهیم رئیس جهان بر ما تسلّط یابد

۱۷-‏۱۹.‏ دنیایی که در چنگال و قدرت ابلیس خوابیده است چیست و چرا نباید آن را دوست داشته باشیم؟‏

۱۷ شیوه‌ای دیگر که شیطان با توسل به آن می‌کوشد ما را به دام خود اندازد ایجاد میل و کشش به سوی این دنیا است که از جامعهٔ انسان‌های خدانشناس تشکیل می‌شود.‏ عیسی ابلیس را «رئیس این جهان» نامید ولی در ضمن اشاره کرد:‏ «در من چیزی ندارد» یا به عبارت دیگر شیطان بر او هیچ تسلّطی نداشت.‏ (‏ یوحنّا ۱۴:‏۳۰‏)‏ امید است که شیطان بر ما نیز تسلّطی نیابد!‏ البته بسیار واقفیم که «تمام دنیا در شریر خوابیده است.‏» (‏ ۱یوحنّا ۵:‏۱۹‏)‏ به همین علّت شیطان توانست «همهٔ ممالک جهان و جلال آن‌ها را» به عیسی نشان دهد و بگوید:‏ «اگر افتاده مرا سجده کنی،‏ همانا این همه را به تو بخشم.‏» پسر خدا این پیشنهاد را بی‌درنگ و کاملاً رد کرد.‏ (‏ متّیٰ ۴:‏۸-‏۱۰‏)‏ دنیایی که شیطان رئیسش باشد از پیروان مسیح متنفر است.‏ (‏ یوحنّا ۱۵:‏۱۸-‏۲۱‏)‏ بی‌سبب نبود که یوحنّای رسول هشدار داد دنیا را دوست نداشته باشیم!‏

۱۸ یوحنّا در این راستا نوشت:‏ «دنیا را و آنچه در دنیاست دوست مدارید زیرا اگر کسی دنیا را دوست دارد،‏ محبت پدر در وی نیست.‏ زیرا که آنچه در دنیاست،‏ از شهوت جسم و خواهش چشم و غرور زندگانی از پدر نیست بلکه از جهان است.‏ و دنیا و شهوات آن در گذر است لٰکن کسی که به ارادهٔ خدا عمل می‌کند،‏ تا به ابد باقی می‌ماند.‏» (‏ ۱یوحنّا ۲:‏۱۵-‏۱۷‏)‏ ما مسیحیان نباید دنیا را دوست داشته باشیم زیرا راه‌های آن برای نَفْس گناه‌آلود و خطاکار دامی بزرگ است و کاملاً با معیارهای یَهُوَه خدا تناقض دارند.‏

۱۹ حال اگر متوجه شویم که دلمان به سوی دنیا کشیده می‌شود چه باید کنیم؟‏ باید به خدا دعا کرده،‏ از او طلب قدرت کنیم تا این گرایش را از دل خود بزداییم و امیال نَفْسانی را در خود سرکوب کنیم.‏ (‏ غَلاطیان ۵:‏۱۶-‏۲۱‏)‏ در این راه باید بکوشیم ‹خود را از آلایش دنیا نگاه داریم› چون که می‌دانیم «با فوج‌های روحانی شرارت در جای‌های آسمانی» در جدالیم که بر مردم این جهان بدکار تسلّط دارند و حکومت می‌کنند.‏ —‏ یعقوب ۱:‏۲۷؛‏ اَفَسُسیان ۶:‏۱۱،‏ ۱۲؛‏ ۲قُرِنتیان ۴:‏۴‏.‏

۲۰.‏ چرا می‌توانیم بگوییم که ‹از جهان نیستیم›؟‏

۲۰ عیسی گفت که شاگردانش «از جهان نیستند چنانکه من از جهان نمی‌باشم.‏» (‏ یوحنّا ۱۷:‏۱۶‏)‏ مسیحیان مسح‌شده و یاران وقف‌شدهٔ آن‌ها همگی می‌کوشند از لحاظ اخلاقی و روحانی طاهر و جدا از دنیا بمانند.‏ (‏ یوحنّا ۱۵:‏۱۹؛‏ ۱۷:‏۱۴؛‏ یعقوب ۴:‏۴‏)‏ و این دنیای بدکار و منحرف به ناچار از ما تنفر پیدا می‌کند زیرا نه فقط خود را از آلودگی آن دور نگه داشته‌ایم بلکه عدالت و درستکاری را نیز موعظه می‌کنیم.‏ (‏ ۲پِطْرُس ۲:‏۵‏)‏ درست است که در حال حاضر چاره‌ای جز زندگی در کنار و همسایگی جامعهٔ منحرف بشری نداریم که مملوّ از فاسقان و زناکاران و ستمکاران و بت‌پرستان و دزدان و دروغگویان و میگساران است.‏ (‏ ۱قُرِنتیان ۵:‏۹-‏۱۱؛‏ ۶:‏۹-‏۱۱؛‏ مکاشفه ۲۱:‏۸‏)‏ اما مجبور نیستیم که حتماً همان «روح جهان» یا هوای مسموم آن را استنشاق کنیم زیرا آن روح گناه‌آلود نیست که ما را به جلو می‌راند.‏ —‏ ۱قُرِنتیان ۲:‏۱۲‏.‏

ابلیس را مجال ندهید

۲۱،‏ ۲۲.‏ نصیحتی را که پولُس رسول در اَفَسُسیان ۴:‏۲۶،‏ ۲۷ داد چگونه می‌توان به کار گرفت؟‏

۲۱ آن روحی که ما را هدایت می‌کند روح پاک خداست نه «روح جهان.‏» در نتیجه روح خدا خصوصیاتی مانند محبت و خویشتن‌داری را در ما به وجود می‌آورد.‏ (‏ غَلاطیان ۵:‏۲۲،‏ ۲۳‏)‏ این خصوصیات مانند سپری در مقابل حملات بی‌امان ابلیس از ایمان ما محافظت می‌کنند.‏ شیطان می‌خواهد که ‹مشوّش شویم و مرتکب گناه شویم› ولی روح خدا به ما کمک می‌کند ‹خشم را ترک کنیم.‏› (‏ مزمور ۳۷:‏۸‏)‏ البته ممکن است گاهی اوقات به حق خشمگین شویم ولی نباید نصیحت پولُس را از یاد ببریم که گفت:‏ «خشم گیرید و گناه مورزید؛‏ خورشید بر غیظ شما غروب نکند.‏ ابلیس را مجال ندهید.‏» —‏ اَفَسُسیان ۴:‏۲۶،‏ ۲۷‏.‏

۲۲ اگر غیظ یا خشم خود را تسکین ندهیم ممکن است به ارتکاب گناهی منجر شود.‏ اگر عصبانیت ما فروکش نکند به ابلیس فرصت داده‌ایم تخم ناسازگاری را در جماعت بکارد یا ما را به گناه عمد تحریک کند.‏ بدین دلیل است که اختلافات را باید به شیوه‌ای خداپسندانه به سرعت حل و فصل کرد.‏ (‏ لاویان ۱۹:‏۱۷،‏ ۱۸؛‏ متّیٰ ۵:‏۲۳،‏ ۲۴؛‏ ۱۸:‏۱۵،‏ ۱۶‏)‏ پس بگذاریم روح خدا هادی اَعمال ما باشد ولی هرگز نگذاریم حتی خشم موجه تبدیل شود به خصومت،‏ کینه و نفرت.‏

۲۳.‏ در مقالهٔ بعدی به چه سؤالاتی جواب داده می‌شود؟‏

۲۳ در این مقاله چندی از خصلت‌های ابلیس را بررسی کردیم و دیدیم که بسیار ضروری است از آن‌ها اجتناب کنیم.‏ مبحث شیطان ممکن است در ذهن برخی از خوانندگان سؤال مطرح کند که آیا نباید از شیطان بترسیم؟‏ چرا شیطان تا این حد باعث اذیت و آزار مسیحیان می‌شود؟‏ چگونه می‌توانیم از چنگ شیطان در امان بمانیم؟‏

‏[پاورقی]‏

^ بند 2 لطفاً به مقاله‌های «آیا ابلیس واقعی است؟‏» در برج دیده‌بانی شمارهٔ ۱۵ نوامبر ۲۰۰۵ (‏ انگل‍.‏)‏ رجوع کنید.‏

سؤالات زیر را جواب دهید

‏• چرا فرد مسیحی هرگز نباید به کسی تهمت یا افترا بزند؟‏

‏• طبق اوّل یوحنّا ۳:‏۱۵ چگونه ممکن است کسی ندانسته قاتل شود و چگونه می‌توان از آن جلوگیری کرد؟‏

‏• با مرتدان چگونه باید برخورد کرد و چرا؟‏

‏• چرا نباید دنیا را دوست داشته باشیم؟‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۵]‏

هرگز به ابلیس فرصت نمی‌دهیم که همبستگی مسیحی ما را متلاشی کند

‏[تصاویر در صفحهٔ ۶]‏

چرا یوحنّای رسول هشدار داد دنیا را دوست نداشته باشیم؟‏