مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

یَهُوَه ملجای ماست

یَهُوَه ملجای ماست

یَهُوَه ملجای ماست

‏«زیرا گفتی تو ای خداوند ملجای من هستی .‏ .‏ .‏ هیچ بدی بر تو واقع نخواهد شد.‏» —‏ مزمور ۹۱:‏۹،‏ ۱۰‏.‏

۱.‏ چرا می‌توان گفت که یَهُوَه ملجای ماست؟‏

یَهُوَه براستی برای امّت خویش ملجا و پناهگاهی امن است.‏ وقتی خود را با تمام وجود به او وقف می‌کنیم،‏ گرچه ‹در هر چیز زحمت کشیم،‏ ولی در شکنجه نخواهیم بود؛‏ متحیّر،‏ ولی مأیوس نی؛‏ تعاقب کرده شده،‏ لیکن نه متروک؛‏ افکنده شده،‏ ولی هلاک شده نی.‏› امّا چگونه؟‏ از طریق [‹قوّتی فوق معمول،‏› دج] که یَهُوَه به ما ارزانی می‌دارد.‏ (‏۲قُرِنتیان ۴:‏۷-‏۹‏)‏ آری پدر آسمانی،‏ ما را یاری می‌کند تا در طریقی خداپسندانه سلوک نماییم،‏ پس این سخن مزمورنویس را در گوش خواهیم داشت که گفت:‏ «زیرا گفتی:‏ ‹تو ای خداوند ملجای من هستی،‏› و حضرت اعلیٰ را مأوای خویش گردانیده‌ای.‏ هیچ بدی بر تو واقع نخواهد شد.‏» —‏ مزمور ۹۱:‏۹،‏ ۱۰‏.‏

۲.‏ در خصوص مزمور ۹۱ و وعده‌های آن چه می‌توان گفت؟‏

۲ این سخنان مزمور ۹۱ احتمالاً به دست موسی به تحریر درآمده است؛‏ چرا که عنوان مزمورِ ماقبل آن یعنی مزمور ۹۰ به موسی به عنوان نگارنده اشاره می‌کند و در آغاز مزمور ۹۱ به نگارندهٔ دیگری اشاره نشده است.‏ مزمور ۹۱ را احتمالاً با تقابلِ آوا می‌خواندند،‏ یعنی به این صورت که یک نفر مزمور (‏۹۱:‏۱،‏ ۲‏)‏ را آغاز می‌کرد،‏ و کُر به آن (‏۹۱:‏۳-‏۸‏)‏ پاسخ می‌داد.‏ شاید دوباره یک نفر (‏۹۱:‏۹ الف‏)‏ ادامه می‌داد و آوای کُر آن را (‏۹۱:‏۹ ب-‏۱۳‏)‏ جواب می‌داد.‏ و در آخر نیز احتمالاً خواننده‌ای آن را به پایان می‌رساند (‏۹۱:‏۱۴-‏۱۶‏)‏.‏ البتّه آنچه بیشتر برای ما حائز اهمیّت است این است که مزمور ۹۱ به طبقهٔ مسیحیان مسح‌شده و همچنین یاران وقف‌شدهٔ ایشان وعدهٔ امنیّتی روحانی می‌دهد.‏ * بیا این مزمور را از نگاه چنین خادمانی بررسی کنیم.‏

امنیّت در ‹سِتْر خدا›‏

۳.‏ الف)‏ «سِتْر حضرت اعلیٰ» چیست؟‏ ب)‏ با ‹ساکن شدن در سایهٔ قادر مطلق› از چه چیزی برخوردار می‌گردیم؟‏

۳ مزمورنویس چنین می‌سراید:‏ ‏«آنکه در سِتْر حضرت اعلیٰ نشسته است،‏ زیر سایهٔ قادر مطلق ساکن خواهد بود.‏ درباره خداوند می‌گویم که او ملجا و قلعه من است و خدای من که بر او توکّل دارم.‏» ‏(‏مزمور ۹۱:‏۱،‏ ۲‏)‏ «سِتْر حضرت اعلیٰ» به مفهوم معنوی آن مکانی امن برای ما و بویژه برای مسح‌شدگان است که هدف اصلی حملات ابلیس می‌باشند.‏ (‏مکاشفه ۱۲:‏۱۵-‏۱۷‏)‏ اگر یَهُوَه در سرای خویش مهمانان روحانی خود را محافظت نکند ابلیس همهٔ ما را نابود می‌سازد.‏ با ‹ساکن شدن در سایهٔ قادر مطلق› از امنیّت الٰهی برخوردار می‌گردیم.‏ (‏مزمور ۱۵:‏۱،‏ ۲؛‏ ۱۲۱:‏۵‏)‏ هیچ ملجایی ایمن‌تر و هیچ قلعه‌ای استوارتر از سلطان تعالی یَهُوَه وجود ندارد.‏ —‏ امثال ۱۸:‏۱۰‏.‏

۴.‏ شیطان در ‹دام‌های› خود از چه مکرهایی استفاده می‌کند،‏ و ما چگونه از آنها خلاصی می‌یابیم؟‏

۴ مزمورنویس در ادامه می‌گوید:‏ ‏«زیرا که [یَهُوَه] تو را از دام صیّاد خواهد رهانید و از وبای خبیث.‏» ‏(‏مزمور ۹۱:‏۳‏)‏ در اسرائیل باستان پرندگان را اغلب با حیله و گذاشتن طعمه به دام می‌انداختند.‏ شیطان نیز سازمان‌های پلید و «مکرهای» خود را به عنوان دام می‌گستراند.‏ (‏اَفَسُسیان ۶:‏۱۱‏)‏ او دام‌هایی گسترده است تا ما را به شرارت بکشاند و روحانیّت ما را به نابودی.‏ (‏مزمور ۱۴۲:‏۳‏)‏ امّا چون ما مصمّم هستیم به هر گونه بی‌عدالتی پاسخ منفی دهیم ‹جان ما مثل مرغ از دام صیّادان خلاص می‌شود.‏› (‏مزمور ۱۲۴:‏۷،‏ ۸‏)‏ چقدر باید خوشحال باشیم که یَهُوَه ما را از ‹دام‌های› آن «صیّاد» شریر محفوظ می‌دارد!‏ (‏متّیٰ ۶:‏۱۳‏)‏

۵،‏ ۶.‏ چه ‹وبای خبیثی› موجب آزار و شکنجهٔ مسیحیان می‌گردد،‏ امّا چرا امّت یَهُوَه به آن مبتلا نمی‌شوند؟‏

۵ مزمورنویس همچنین به «وبای خبیث» اشاره می‌کند.‏ در جامعهٔ بشری چیزهایی وجود دارد که همچون بیماری‌ای واگیردار به نحوی ‹خبیثانه› انسان‌ها،‏ بخصوص حامیان حق حاکمیّت یَهُوَه را عذاب می‌دهد.‏ در این خصوص تاریخدانی به نام آرنولد توینبی می‌نویسد:‏ «از پایان جنگ جهانی دوّم تا کنون،‏ ملّیت‌پرستی موجب شده است که شمار دولت‌های محلّی طالب استقلال دو برابر گردد .‏ .‏ .‏ روحیهٔ جدایی‌طلبی شدیداً در میان انسان‌ها در حال گسترش است.‏»‏

۶ طی قرون و اعصار،‏ حاکمانی آتش مبارزات جدایی‌طلبانه را در سطح بین‌المللی دامن زدند.‏ ایشان تکریم خویش یا تقدیس برخی تمثال‌ها یا نشان‌ها را به افراد تحمیل کردند.‏ لیکن یَهُوَه همواره امّت وفادار خود را از ابتلا به این گونه ‹وباها› حفظ نموده است.‏ (‏دانیال ۳:‏۱،‏ ۲،‏ ۲۰-‏۲۷؛‏ ۶:‏۷-‏۱۰،‏ ۱۶-‏۲۲‏)‏ ما در برادری بین‌المللی و پرمهرمان خود را منحصراً به یَهُوَه تخصیص می‌کنیم،‏ بی‌طرفی خود را که مبتنی بر کتاب مقدّس است حفظ می‌نماییم،‏ و تردید نداریم که ‹از هر امّتی،‏ هر که از [خدا] ترسد و عمل نیکو کند،‏ نزد او مقبول می‌گردد.‏› (‏اَعمال ۱۰:‏۳۴،‏ ۳۵؛‏ خروج ۲۰:‏۴-‏۶؛‏ یوحنّا ۱۳:‏۳۴،‏ ۳۵؛‏ ۱۷:‏۱۶؛‏ ۱پِطْرُس ۵:‏۸،‏ ۹‏)‏ گرچه وقتی این گونه ‹وباهای خبیث› شیوع می‌یابد ما مسیحیان نیز مورد آزار و شکنجه قرار می‌گیریم،‏ امّا از آنجایی که ‹در سِتْر حضرت اعلیٰ نشسته‌ایم› روحیهٔ شاد و امنیّت روحانی‌مان را حفظ می‌کنیم.‏

۷.‏ یَهُوَه چگونه ما را با «پرهای خود» محافظت می‌کند؟‏

۷ ما که یَهُوَه را ملجای خویش ساخته‌ایم از این کلام بسیار تسلّی می‌یابیم:‏ ‏«به پرهای خود تو را خواهد پوشانید و زیر بالهایش پناه خواهی گرفت.‏ راستیِ او تو را مِجَّن و سپر خواهد بود.‏» ‏(‏مزمور ۹۱:‏۴‏)‏ یَهُوَه به مانند پرنده‌ای که برای مراقبت از جوجه‌هایش حول و حوش ایشان پرواز می‌کند،‏ از ما حفاظت می‌کند.‏ (‏اِشَعْیا ۳۱:‏۵‏)‏ یَهُوَه همچنین ‹به پرهای خود ما را می‌پوشاند.‏› عموماً پرندگان جوجه‌های خود را زیر بال‌های خود پنهان می‌کنند،‏ تا از گزند صیّادان محفوظ بمانند.‏ ما نیز در سازمان یَهُوَه که بر شالودهٔ مسیحیَّت واقعی بنا شده است در امنیّت به سر می‌بریم،‏ و به اصطلاح زیر بال‌های ایمن یَهُوَه حفاظت می‌شویم.‏ —‏ روت ۲:‏۱۲؛‏ مزمور ۵:‏۱،‏ ۱۱‏.‏

۸.‏ چرا می‌توان گفت که «راستیِ» یَهُوَه سپری بزرگ و حصاری استوار است؟‏

۸ ما به «راستیِ» یَهُوَه،‏ یا به عبارت دیگر به امین بودن و وفاداری‌اش اعتماد داریم.‏ اعتماد به خدا چون سپرهای دَرمانند دوران باستان که تمام بدن را می‌پوشاند می‌تواند به طور کامل از ما حفاظت کند.‏ (‏مزمور ۵:‏۱۲‏)‏ اعتماد به حمایت الٰهی ما را از بیم و نگرانی آزاد می‌سازد.‏ (‏پیدایش ۱۵:‏۱؛‏ مزمور ۸۴:‏۱۱‏)‏ همانطور که ایمان به سپر تشبیه شده،‏ راستیِ یَهُوَه نیز به مانند سپری است که تیرهای آتشین شیطان و ضربات سهمگین دشمن را دفع می‌کند.‏ (‏اَفَسُسیان ۶:‏۱۶‏)‏ راستیِ یَهُوَه همچنین به دیوار یا حصاری استوار تشبیه شده است که در پشت آن ایمن می‌باشیم.‏

‏«نخواهی ترسید»‏

۹.‏ چرا می‌توان شب را خوف‌آور دانست،‏ امّا چرا ما از شب ترسی نداریم؟‏

۹ مزمورنویس راجع به حمایت الٰهی می‌گوید:‏ ‏«از خوفی در شب نخواهی ترسید و نه از تیری که در روز می‌پرد.‏ و نه از وبایی که در تاریکی می‌خرامد و نه از طاعونی که وقت ظهر فساد می‌کند.‏» ‏(‏مزمور ۹۱:‏۵،‏ ۶‏)‏ از آنجایی که اکثر اَعمال پلید طی ساعات تاریک شب صورت می‌گیرد،‏ شب را می‌توان خوف‌آور دانست.‏ چه بسیار شاهد بوده‌ایم که دشمنان ما در پناه تاریکی روحانی حاکم بر این دنیا و در خفا به اقداماتی به منظور از بین بردن روحانیّت ما و متوقف ساختن کار موعظه دست زده‌اند.‏ امّا یَهُوَه حامی ماست و از این اقدامات ‹خوف‌آور در شب ترسی نداریم.‏› —‏ مزمور ۶۴:‏۱،‏ ۲؛‏ ۱۲۱:‏۴؛‏ اِشَعْیا ۶۰:‏۲‏.‏

۱۰.‏ الف)‏ «تیری که در روز می‌پرد» احتمالاً به چه چیزی اشاره دارد،‏ و عکس‌العمل ما در مقابل آن چگونه است؟‏ ب)‏ «وبایی که در تاریکی می‌خرامد» چه ویژگی‌ای دارد،‏ و چرا از آن ترسی نداریم؟‏

۱۰ ‏«تیری که در روز می‌پرد» احتمالاً اشاره به حملات لفظی دارد.‏ (‏مزمور ۶۴:‏۳-‏۵؛‏ ۹۴:‏۲۰‏)‏ وقتی در اشاعهٔ حقایق از خود پشتکار نشان می‌دهیم،‏ حتّی اینگونه مخالفت‌های علنی دشمن اثری بر ما نخواهد داشت.‏ ما همچنین «از وبایی که در تاریکی می‌خرامد» هراسی به دل راه نمی‌دهیم.‏ این وبایی مجازی است که در تاریکی اخلاقی و مذهبی بیمارگونهٔ این دنیای زیر سلطهٔ شیطان شیوع یافته است.‏ (‏۱یوحنّا ۵:‏۱۹‏)‏ این بیماری مهلک ذهن و دل را تحت تأثیر قرار می‌دهد و انسان‌ها را در خصوص یَهُوَه،‏ مقاصد او،‏ و تدارکات پرمهرش در تاریکی جهل نگه می‌دارد.‏ (‏۱تیموتاؤس ۶:‏۴‏)‏ ما حتّی در بحبوحهٔ این تاریکی هیچ هراسی به خود راه نمی‌دهیم زیرا که در وفورِ نورِ روحانی سلوک می‌نماییم.‏ —‏ مزمور ۴۳:‏۳‏.‏

۱۱.‏ «طاعونی که وقت ظهر فساد می‌کند» چه بر سر انسان‌ها می‌آورد؟‏

۱۱ ما «از طاعونی که وقت ظهر فساد می‌کند» نیز بیمی نداریم.‏ عبارت «وقت ظهر» احتمالاً بر عقاید و نگرش‌های بظاهر روشن‌فکرانهٔ این دنیا اشاره دارد.‏ کسانی که خود را به عنوان نمونه تسلیم طرزفکر مادّی‌گرایانهٔ این دنیا می‌کنند در واقع روحانیّت خود را با این طاعون مرگبار به فساد و نابودی می‌کشانند.‏ (‏۱تیموتاؤس ۶:‏۲۰،‏ ۲۱‏)‏ ما در موعظهٔ بی‌باکانهٔ پیام ملکوت از دشمنانمان خوفی نداریم؛‏ زیرا یَهُوَه حافظ و حامی ماست.‏ —‏ مزمور ۶۴:‏۱؛‏ امثال ۳:‏۲۵،‏ ۲۶‏.‏

۱۲.‏ هزاران نفر به جانب چه کسانی ‹می‌افتند،‏› و به چه مفهوم؟‏

۱۲ مزمورنویس چنین می‌افزاید:‏ ‏«هزار نفر به جانب تو خواهند افتاد و ده‌هزار به دست راست تو.‏ لیکن نزد تو نخواهد رسید.‏ فقط به چشمان خود خواهی نگریست و پاداش شریران را خواهی دید.‏» ‏(‏مزمور ۹۱:‏۷،‏ ۸‏)‏ چه بسیارند انسان‌هایی که یَهُوَه را ملجای خود نمی‌سازند و از لحاظ روحانی تلف شده،‏ ‹به جانب ما می‌افتند.‏› براستی،‏ اکنون ‹ده‌ها هزار› نفر «به دست راست» اسرائیل روحانی می‌افتند.‏ (‏غَلاطیان ۶:‏۱۶‏)‏ امّا ما چه از مسح‌شدگان باشیم و چه از یارانِ وقف‌شدهٔ ایشان «در سِتْر» یَهُوَه در امان می‌باشیم.‏ امّا ‹شریران را می‌بینیم› که به سبب اَعمال شریرانه خود در تجارت،‏ مذهب،‏ و غیره چه مکافات‌هایی را متحمّل می‌شوند!‏ —‏ غَلاطیان ۶:‏۷‏.‏

‏‹بدی بر ما واقع نخواهد شد›‏

۱۳.‏ چه بدی‌هایی بر ما واقع نخواهد شد،‏ و چرا؟‏

۱۳ ما به امنیّت الٰهی اولویّت می‌دهیم و در حالی که امنیّت نسبی این دنیا از میان می‌رود از این کلام مزمورنویس روحیه می‌گیریم:‏ ‏«زیرا گفتی تو ای خداوند ملجای من هستی و حضرت اعلیٰ را مأوای خویش گردانیده‌ای.‏ هیچ بدی بر تو واقع نخواهد شد و بلایی نزد خیمهٔ تو نخواهد رسید.‏» ‏(‏مزمور ۹۱:‏۹،‏ ۱۰‏)‏ آری،‏ یَهُوَه ملجای ماست.‏ و ما نیز به او همچون ‹مأوایی› پناه می‌بریم.‏ او را در مقام سلطان عالَم می‌ستاییم،‏ سرچشمهٔ امنیّت و ‹مأوای خویش› می‌دانیم،‏ و بشارت ملکوتش را به همگان اعلام می‌کنیم.‏ (‏متّیٰ ۲۴:‏۱۴‏)‏ بدین ترتیب،‏ ‹هیچ بدی،‏› یعنی همان بلایایی که در ابتدای مزمور بدان اشاره شد ‹بر ما واقع نخواهد شد.‏› حتّی مصایبی همچون زمین‌لرزه،‏ توفند،‏ سیل،‏ قحطی،‏ و جنگ‌های ویرانگر که بر همهٔ انسان‌ها واقع می‌شود ایمان و امنیّت روحانی ما را از میان نخواهد برد.‏

۱۴.‏ چرا ما شاهدان یَهُوَه به بلایای مرگبار این جهان مبتلا نمی‌شویم؟‏

۱۴ مسیحیان مسح‌شده همچون غریبان در خیمه‌هایی جدا از این سیستم ساکن هستند.‏ (‏۱پِطْرُس ۲:‏۱۱‏)‏ از این رو،‏ ‹هیچ بلایی نزد خیمهٔ ایشان نخواهد رسید.‏› البتّه،‏ ما چه از مسح‌شدگان باشیم چه امید زمینی داشته باشیم از آنجایی که از این جهان نیستیم،‏ از لحاظ روحانی به بیماری‌های مرگبار شایع در آن مثل فساد اخلاقی،‏ مادّی‌گرایی،‏ دین کاذب،‏ و پرستش «وحش» و «صورت» آن یعنی سازمان ملل متّحد مبتلا نمی‌شویم.‏ —‏ مکاشفه ۹:‏۲۰،‏ ۲۱؛‏ ۱۳:‏۱-‏۱۸؛‏ یوحنّا ۱۷:‏۱۶‏.‏

۱۵.‏ چگونه از کمک فرشتگان برخوردار می‌گردیم؟‏

۱۵ مزمورنویس در خصوص امنیّت ما چنین می‌افزاید:‏ ‏«زیرا که فرشتگان خود را دربارهٔ تو امر خواهد فرمود تا در تمامیِ راههایت تو را حفظ نمایند.‏ تو را بر دستهای خود برخواهند داشت،‏ مبادا پای خود را به سنگ بزنی.‏» ‏(‏مزمور ۹۱:‏۱۱،‏ ۱۲‏)‏ یَهُوَه به فرشتگان قدرت داده است تا از ما محافظت کنند.‏ (‏۲پادشاهان ۶:‏۱۷؛‏ مزمور ۳۴:‏۷-‏۹؛‏ ۱۰۴:‏۴؛‏ متّیٰ ۲۶:‏۵۳؛‏ لوقا ۱:‏۱۹‏)‏ ایشان ما را ‹در تمامیِ راه‌هایمان› حفظ می‌کنند.‏ (‏متّیٰ ۱۸:‏۱۰‏)‏ فرشتگان ما را برای بشارت ملکوت هدایت و همچون نگهبانان حفاظت می‌کنند تا از لحاظ روحانی لغزش نخوریم.‏ (‏مکاشفه ۱۴:‏۶،‏ ۷‏)‏ حتّی ‹سنگ‌هایی› همچون ممنوعیّت بر کار موعظه نتوانسته است باعث لغزش ما و مانع لطف الٰهی گردد.‏

۱۶.‏ «شیر» و «افعی» هر یک به چه نحو حمله می‌کنند،‏ و برخورد ما با آنان چگونه است؟‏

۱۶ مزمورنویس چنین ادامه می‌دهد:‏ ‏«بر شیر و افعی پای خواهی نهاد؛‏ شیر بچه و اژدها را پایمال خواهی کرد.‏» ‏(‏مزمور ۹۱:‏۱۳‏)‏ برخی از دشمنان ما همچون شیری که از مقابل حمله می‌کند،‏ مخالفت خود را به طور علنی با گذراندن قوانینی به منظور متوقف ساختن فعالیّت موعظه نشان می‌دهند.‏ از سوی دیگر دشمنانی نیز هستند که همچون افعی از مخفی‌گاه خود به نحوی غیرمنتظره زهر خود را می‌ریزند.‏ به عنوان نمونه،‏ می‌توان به روحانیانی اشاره کرد که به طور غیر علنی از طریق قانون‌گذاران،‏ قضات،‏ و دیگران به شاهدان حمله می‌کنند.‏ لیکن ما با حمایت یَهُوَه با صلح و آرامش برای رسیدگی به موضوع به دادگاه رجوع نموده،‏ ‹به دفاع و پشتیبانی از› فعالیّت موعظه می‌پردازیم.‏ —‏ فیلپّیان ۱:‏۷‏،‏ انجیل شریف؛‏ مزمور ۹۴:‏۱۳،‏ ۱۹-‏۲۱‏.‏

۱۷.‏ چگونه «شیر بچه» را پایمال می‌کنیم؟‏

۱۷ مزمورنویس از پایمال ساختن «شیر بچه و اژدها» سخن می‌گوید.‏ یک شیر جوان ممکن است بسیار درنده‌خو باشد و اژدها نیز گاه در اشاره به خزنده‌ای با جثهٔ بزرگ به کار می‌رود.‏ (‏اِشَعْیا ۳۱:‏۴‏)‏ با این حال،‏ حملهٔ رودرروی یک شیر جوان هر چقدر هم که سَبُعانه باشد،‏ ما می‌توانیم به طور مجازی او را پایمال کنیم.‏ آری،‏ با اطاعت نمودن از خدا بیش از شخصیّت‌ها یا سازمان‌های شیرمانند این دنیا بر ایشان غلبه می‌یابیم.‏ (‏اَعمال ۵:‏۲۹‏)‏ پس تهدید «شیر» نیز نمی‌تواند خدشه‌ای بر روحانیّت ما وارد کند.‏

۱۸.‏ «اژدها» ما را به یاد چه کسی می‌اندازد،‏ و وقتی زیر حملاتش قرار می‌گیریم باید چه کار کنیم؟‏

۱۸ واژهٔ «اژدها» ما را به یاد «اژدهای بزرگ .‏ .‏ .‏ یعنی آن مار قدیمی که به ابلیس و شیطان مسمّیٰ است» می‌اندازد.‏ (‏مکاشفه ۱۲:‏۷-‏۹؛‏ پیدایش ۳:‏۱۵‏)‏ شیطان همچون ماری بزرگ قادر است طعمهٔ خود را خرد کرده،‏ ببلعد.‏ (‏اِرْمیا ۵۱:‏۳۴‏)‏ وقتی شیطان سعی می‌کند خود را دور ما حلقه کرده،‏ زیر فشارهای این دنیا خرد کند باید سعی کنیم خود را از دست او برهانیم،‏ و به این شکل این «اژدها» را پایمال کنیم.‏ (‏۱پِطْرُس ۵:‏۸‏)‏ مسیحیان مسح‌شده برای آنکه در تحقّق رومیان ۱۶:‏۲۰ شریک باشند حتماً باید چنین کنند.‏

یَهُوَه سرچشمهٔ رستگاری

۱۹.‏ چرا به یَهُوَه پناه می‌بریم؟‏

۱۹ مزمورنویس خطاب به پرستندگان حقیقی از قول خدا چنین می‌گوید:‏ ‏«چونکه به من رغبت دارد او را خواهم رهانید و چونکه به اسم من عارف است او را سرافراز خواهم ساخت.‏» ‏(‏مزمور ۹۱:‏۱۴‏)‏ عبارتی که «او را سرافراز خواهم ساخت» ترجمه شده است به صورت تحت‌اللفظی «او را در بلندی می‌گذارم» می‌باشد به این معنا که دست کسی به وی نمی‌رسد.‏ ما پرستندگان یَهُوَه بویژه چون ‹به او رغبت داریم› به او پناه می‌بریم.‏ (‏مَرقُس ۱۲:‏۲۹،‏ ۳۰؛‏ ۱یوحنّا ۴:‏۱۹‏)‏ یَهُوَه در مقابل ما را از دست دشمنانمان ‹می‌رهاند.‏› ما پرستندگان یَهُوَه هرگز از صحنهٔ عالَم برداشته نخواهیم شد.‏ برعکس،‏ از آنجایی که نام الٰهی را می‌دانیم و با ایمان آن را می‌خوانیم نجات خواهیم یافت.‏ (‏رومیان ۱۰:‏۱۱-‏۱۳‏)‏ همچنین مصمّم هستیم ‹به اسم یَهُوَه خدای خود تا ابدالآباد سلوک نماییم.‏› —‏ میکاه ۴:‏۵؛‏ اِشَعْیا ۴۳:‏۱۰-‏۱۲‏.‏

۲۰.‏ خدا در سخنان پایانی مزمور ۹۱ به خادمان وفادار خود چه وعده‌ای می‌دهد؟‏

۲۰ در خاتمهٔ مزمور ۹۱ این سخن یَهُوَه در خصوص خادمان وفادارش آمده است:‏ ‏«چون مرا خواند او را اجابت خواهم کرد.‏ من در تنگی با او خواهم بود و او را نجات داده،‏ مُعَزَّز خواهم ساخت.‏ به طول ایّام او را سیر می‌گردانم و نجات خویش را بدو نشان خواهم داد.‏» ‏(‏مزمور ۹۱:‏۱۵،‏ ۱۶‏)‏ وقتی در دعا از یَهُوَه چیزی مطابق اراده‌اش طلب می‌کنیم او دعای ما را اجابت می‌کند.‏ (‏۱یوحنّا ۵:‏۱۳-‏۱۵‏)‏ ما به سبب خصومت و عداوتی که شیطان بانی آن بوده است،‏ رنج و مرارت بسیار کشیده‌ایم.‏ با این حال،‏ این کلام که «من در تنگی با او خواهم بود» ما را برای رنج و مرارت‌های آتی آماده می‌کند و البتّه به ما اطمینان می‌دهد که خدا هنگام نابودی سیستم شیطان ما را حفظ خواهد کرد.‏

۲۱.‏ چرا می‌توان گفت که مسح‌شدگان اکنون نیز جلال یافته‌اند؟‏

۲۱ با وجود مخالفت‌های دیوانه‌وار شیطان،‏ مسح‌شدگانی که اکنون در میان ما می‌باشند تا شمار آخرشان بی‌کم و کاست پس از گذشت ‹طول ایّامی› چند،‏ در زمانِ مقررِ خدا،‏ به جلال آسمانی نایل می‌آیند.‏ لیکن اکنون نیز یَهُوَه به نحوی چشمگیر موجب نجات مسح‌شدگان و جلال روحانی ایشان گشته است.‏ براستی ایشان چه افتخار والایی دارند که در این ایّام آخر در حکم شهود یَهُوَه امّتش را هدایت می‌کنند!‏ (‏اِشَعْیا ۴۳:‏۱۰-‏۱۲‏)‏ یَهُوَه عظیم‌ترین فعالیّت نجات امّتش را طی جنگ بزرگ حارمَجِدّون هنگامی که حق حاکمیّتش ثابت و نام پاکش تقدیس گردد صورت خواهد داد.‏ —‏ مزمور ۸۳:‏۱۸؛‏ حِزْقِیال ۳۸:‏۲۳؛‏ مکاشفه ۱۶:‏۱۴،‏ ۱۶‏.‏

۲۲.‏ یَهُوَه به چه کسانی طریق ‹نجات را نشان می‌دهد›؟‏

۲۲ ما چه در زمرهٔ مسیحیان مسح‌شده باشیم چه در زمرهٔ یاران ایشان که به یَهُوَه وقف شده‌اند،‏ تنها از خدا جویای رستگاری و نجات هستیم.‏ در خِلال «یوم عظیم و مهیب خداوند» آنانی که به یَهُوَه وفادار می‌مانند نجات خواهند یافت.‏ (‏یوئیل ۲:‏۳۰-‏۳۲‏)‏ آری،‏ «گروهی عظیم» از انسان‌ها نجات یافته،‏ به دنیای جدید خدا قدم خواهند گذاشت و چنانچه از آزمایش آخر سربلند بیرون آیند از ‹طول ایّام سیر گشته،‏› تا ابد به حیات خود ادامه خواهند داد.‏ البتّه شکّی نیست که یَهُوَه بسیاری دیگر را نیز رستاخیز خواهد داد.‏ (‏مکاشفه ۷:‏۹؛‏ ۲۰:‏۷-‏۱۵‏)‏ این واقعاً مایهٔ خرسندی یَهُوَه است که راه ‹نجات را› که از طریق عیسی مسیح ممکن ساخته است ‹به ما نشان دهد.‏› (‏مزمور ۳:‏۸‏)‏ با چنین چشم‌انداز و امید باشکوهی،‏ باشد که برای شمارش ایّام عمرمان در راه جلال یَهُوَه از او جویای کمک شویم.‏ و باشد که با گفتار و رفتارمان نشان دهیم که یَهُوَه ملجا و پناهگاه امن ماست.‏

‏[پاورقی]‏

^ بند 2 نگارندگان متون یونانی مزمور ۹۱ را به عنوان نبوّتی مسیحایی بررسی ننموده‌اند.‏ با این حال،‏ جای تردید وجود ندارد که یَهُوَه برای عیسی مسیح وقتی به صورت انسان به زمین آمد ملجا و قلعه‌ای استوار بوده است،‏ همانطور که در این «زمان آخر» امنیّت پیروان مسح‌شدهٔ عیسی و یاران ایشان را فراهم می‌کند.‏ —‏ دانیال ۱۲:‏۴‏.‏

چگونه پاسخ می‌دهی؟‏

‏• منظور از «سِتْر حضرت اعلیٰ» چیست؟‏

‏• ما چرا نمی‌ترسیم؟‏

‏• به چه مفهوم ‹هیچ بدی بر ما واقع نخواهد شد›؟‏

‏• چرا می‌توان گفت که یَهُوَه سرچشمهٔ نجات ماست؟‏

‏[سؤالات مقالهٔ مطالعه‌ای]‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۵]‏

آیا می‌دانی چرا راستیِ یَهُوَه به سپری بزرگ تشبیه شده است؟‏

‏[تصاویر در صفحهٔ ۱۶]‏

یَهُوَه به خادمان خود کمک می‌کند تا خدمتِ روحانی خود را با وجود حملات غیرمنتظره و مخالفت‌های علنی انجام دهند

‏[سطر اعتبار]‏

Cobra: A. N. Jagannatha Rao, Trustee, Madras Snake Park Trust